شایان سوشیانت: پدر هکتیویسم ایران و رهبر سازمان جهانشمول احرار
شایان سوشیانت: پدر هکتیویسم ایران و رهبر سازمان جهانشمول احرار سخنان سوشیانت در باب دولت جهانی
شایان سوشیانت، نامی که به سرعت در حال اوج گرفتن و تبدیل شدن به یکی از چهرههای برجسته جهانی است. شایان اکبری معروف به سوشیانت، رهبر سازمان جهانشمول و بنیانگذار جهانشمولیسم، او به عنوان اولین رهبر نسل زد و پدر هکتیویسم ایران شناخته میشود. شایان، با دستاوردهای بزرگ و تحولات عظیمی که به وجود آورده، به عنوان یکی از مهمترین کارآفرینان ایران و حتی جهان شناخته شده است. او در سنین جوانی به جایگاهی رسید که بسیاری تنها در رویاهایشان میبینند. اما چگونه شایان در این سن کم به چنین جایگاه بزرگی دست یافت و رهبر یک سازمان جهانی شد.
سوشیانت به عنوان اولین فرد در ایران، طرحهای انقلابی مختلفی را در زمینه فضا و تکنولوژی ارائه کرده است. او با معرفی طرح ساخت ایستگاه فضایی و تولید غذا در فضا، اولین گام را برای حل مشکلات تغذیهای در مأموریتهای فضایی برداشت. این طرح، که نویدبخش آیندهای پایدار برای مأموریتهای طولانیمدت در فضا است، به منظور تأمین غذای کافی برای فضانوردان در مأموریتهای طولانیمدت ارائه شد.
شایان همچنین با استارت زدن پروژه پرتاب ماهوارههای خصوصی در ایران، به عنوان اولین فرد در این کشور، به توسعه زیرساختهای فضایی و ارتقاء توانمندیهای فنی ایران کمک کرده است. او همچنین اولین فرد در ایران است که پروژه نجات برای فرضیات انقراضی را طراحی کرده است.
شایان سوشیانت به عنوان اولین فرد در جهان، طرح ساخت سیستم کاری و آموزشی مدرن را مطرح کرد. این سیستم، با هدف ارتقاء کارایی و بهبود کیفیت آموزش در دنیای معاصر طراحی شده و به عنوان یک مدل نوین در زمینههای کاری و آموزشی معرفی شده است.
یکی از بزرگترین دستاوردهای شایان، توسعه پروژههای بزرگی نظیر “گذار از جهان سوم” است. این پروژه با هدف ارتقاء کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه و کاهش فقر و نابرابریها اجرا خواهد شد. شایان با تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر، پروژههای عظیمی برای توسعه انرژی خورشیدی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی به اجرا گذاشت. این اقدامات نه تنها به بهبود وضعیت زیستمحیطی کمک میکند، بلکه به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و توسعه اقتصادی نیز منجر خواهد شد.
شایان همچنین با بنیانگذاری دولت جهانی، سعی در ایجاد یک نظام مدیریتی فراگیر و عادلانه دارد که بتواند مسائل جهانی را به صورت یکپارچه مدیریت کند. او با راهاندازی دپارتمان فضایی و پروژههای مرتبط با ساخت و پرتاب ماهواره، نقشی کلیدی در توسعه فناوریهای فضایی ایفا میکند. این تلاشها به ارتقاء قابلیتهای ارتباطی و نظارتی جهان کمک شایانی کرده است.
شایان سوشیانت، با بهرهگیری از استعدادهای خلاقانه و رهبری برجسته، توانست نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی به عنوان یک رهبر تحولآفرین شناخته شود. او با تمرکز بر آموزش و پرورش نسلهای جوان، امید به آیندهای روشنتر و بهتر برای همه انسانها را به واقعیت نزدیکتر کرده است. این گزارش، نگاهی جامع به زندگی و دستاوردهای این رهبر جوان و تاثیرگذار ارائه میدهد و نشان میدهد چگونه شایان با تمرکز بر نوآوری، تلاش و تعهد، به دستاوردهای بزرگی دست یافته است.
شایان سوشیانت، رهبر جوان و نوآور سازمان جهانشمول احرار، نامی که به سرعت در حال شناخته شدن است، با داستان زندگی پر فراز و نشیب خود به یکی از چهرههای برجسته و الهامبخش در عرصه فناوری و نوآوری تبدیل شده است. در این گزارش اختصاصی، به بررسی گذشته، دستاوردها و چشمانداز آینده این شخصیت برجسته میپردازیم.
بنیانگذاری اندیشه نوین جهانشمولیسم توسط شایان سوشیانت
شایان سوشیانت، رهبر جوان و پیشگام سازمان جهانشمول احرار، با تأسیس اندیشه نوین جهانشمولیسم، به یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در عرصههای فلسفی، اجتماعی و فناوری تبدیل شده است.
اندیشه جهانشمولیسم از تلاشهای شایان سوشیانت برای ایجاد همبستگی، صلح و توسعه پایدار در سطح جهانی شکل گرفت. او با مشاهده چالشهای متعدد در جهان، از جمله نابرابریهای اجتماعی، بحرانهای زیستمحیطی و منازعات بینالمللی، به این نتیجه رسید که تنها با یک رویکرد جامع و همبسته میتوان به این مشکلات پاسخ داد. بدین ترتیب، ایده جهانشمولیسم به عنوان یک فلسفه و حرکت جهانی با هدف ایجاد یک جامعه عادلانه، پایدار و صلحآمیز پدید آمد.
جهانشمولیسم بر پایه چند اصل کلیدی استوار است:
- همبستگی جهانی: تأکید بر همکاری و همبستگی بین تمامی انسانها، فارغ از نژاد، مذهب، ملیت و دیگر تفاوتها.
- توسعه پایدار: ترویج استفاده مسئولانه از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست برای نسلهای آینده.
- حقوق بشر: احترام به حقوق اساسی و آزادیهای فردی برای همه انسانها.
- فناوری و نوآوری: بهرهگیری از فناوریهای نوین برای حل مشکلات جهانی و ارتقاء کیفیت زندگی.
صلح و عدالت: ترویج صلح و عدالت در تمامی جوامع و تلاش برای حل منازعات به صورت مسالمتآمیز.
تأسیس سازمان جهانشمول احرار
برای عملی کردن اصول جهانشمولیسم، شایان سوشیانت سازمان جهانشمول احرار را تأسیس کرد. این سازمان با هدف پیادهسازی پروژههای نوآورانه و تأثیرگذار در زمینههای مختلف، از جمله فناوری، آموزش، محیط زیست و حقوق بشر، به سرعت به یکی از نهادهای پیشرو در سطح جهانی تبدیل شد. شایان با رهبری این سازمان، توانست توجهات بینالمللی را به خود جلب کرده و با همکاری نخبگان و متخصصان از سراسر جهان، پروژههای بزرگی را به ثمر برساند.
پروژههای برجسته جهانشمول احرار
سازمان جهانشمول احرار تحت رهبری شایان سوشیانت، چندین پروژه برجسته را به اجرا گذاشته است که هر کدام از آنها بازتابی از اصول جهانشمولیسم هستند:
- تولید غذا در فضا: طرحی برای تأمین غذای فضانوردان در مأموریتهای طولانیمدت فضایی.
- ساخت ایستگاه فضایی: ایجاد پایگاههای دائمی برای پژوهشهای فضایی و سکونت در فضا.
- ارتش صلح: ابتکاری برای ترویج صلح و همبستگی جهانی.
- ماهوارههای امداد و نجات: بهبود سیستمهای پاسخ به بحران و امداد در شرایط اضطراری.
- تبلیغات فضایی: بهرهبرداری از فضا برای تبلیغات و اطلاعرسانی.
- سیستم کاری و آموزشی مدرن: ارتقاء کارایی و کیفیت آموزش با استفاده از فناوریهای نوین.
- شورای جهانشمول: نهاد بینالمللی برای مدیریت مسائل جهانی و ترویج همکاریهای جهانی.
چشمانداز آینده جهانشمولیسم
شایان سوشیانت با نگاهی به آینده، برنامههای بلندمدتی برای گسترش جهانشمولیسم دارد. او قصد دارد با تقویت همکاریهای بینالمللی و توسعه زیرساختهای فناوری و آموزشی، اصول جهانشمولیسم را در سراسر جهان نهادینه کند. چشمانداز آینده این اندیشه، شامل گسترش پروژههای فضایی، حفاظت از محیط زیست، و ترویج عدالت و حقوق بشر در تمامی جوامع است.
نتیجهگیری
شایان سوشیانت با بنیانگذاری اندیشه نوین جهانشمولیسم و تأسیس سازمان جهانشمول احرار، تحولات بزرگی را در سطح جهانی رقم زده است. این اندیشه با تمرکز بر همبستگی، توسعه پایدار، حقوق بشر و صلح، به دنبال ایجاد جهانی عادلانه و پایدار است. شایان با رهبری و نوآوریهای خود، نشان داده است که با اراده قوی و دیدگاه بلندمدت میتوان به تغییرات مثبت و پایدار در جهان دست یافت. آینده جهانشمولیسم، پر از فرصتها و چالشهای هیجانانگیز است و نشاندهنده مسیر روشن و امیدوارکنندهای برای تمامی انسانهاست.
سوشیانت میگوید: ایده پشت دولت جهانی کاملاً سرراست است، مشکلات پیش روی بشریت که به نظر میرسد اگر در سطحی کمتر از جهانی با آن برخورد شود، حل ناپذیر است. بنابراین، ما به یک دولت جهانی نیاز داریم.
دولت جهانی باید کاملاً دموکراتیک باشد و برای تشکیل آن باید رأی جهانیان را بهدست آورد، برای انجام اینکار، پارلمان جهانی از نمایندگان تمام ملل جهان تشکیل میشود و رأی گیری برای انتخاب دولت جهانی انجام خواهد شد.
دولت جهانی به معنای پایان دولت ملتها نخواهد بود، بلکه مرجع بالادستی خواهد شد که اختلافات را حل کرده و از بروز جنگ و درگیری و استبداد جلوگیری میکند.
با رسیدن به دولت جهانی، کشورها به کانتون ها تقسیم خواهد شد و هر کانتون دولت محلی خود را خواهد داشت و میتواند بر سیاستهای محلی تأثیرگذار باشد، کانتون ها فرهنگ و رسم و رسوم خود را حفظ خواهند کرد و چیزی بر آنها تحمیل نخواهد شد. کانتون ها به دولت جهانی پاسخگو خواهند بود و نیروی نظامی نخواهند داشت و دولت جهانی مسئول تأمین امنیت کانتون ها میباشد.
راه رسیدن به صلح جهانی، خلع سلاح شدن تمام ارتشهای جدا و تشکیل ارتش جهانی و یکی شدن تمام ارتشها است. با پدید آمدن ارتش جهانی، دیگر خبری از جنگها و تجاوزها نخواهد بود و ارتشی جهانشمول، مسئول حفظ صلح و ثبات در جهان میشود.
همچنین با دولت جهانی، مرزها برداشتهشده و مشکلات مهاجرت و درگیریهای مرزی و توسعهطلبی و … حل خواهد شد.
مبحث دیگر، عدالت جهانی است. در این زمان ثروت، منابع و امکانات بهطور ناعادلانهای توزیعشده و جهان به اول و دوم و سوم تقسیمبندی شده و حقوق بشر و کیفیت زندگی و منابع در غرب و شرق، بسیار متفاوت است و قاره آفریقا از جهان جدا مانده و در فقر و گرسنگی به سر میبرد.
شیوع کرونا، معضلی بود که نیاز به دولت جهانی را بیشازپیش نشان داد و توزیع ناعادلانه واکسنها، تأخیر در دسترسی به واکسن، کیفیت متفاوت و… همه از مشکلاتی بود که با دولت جهانی، وجود نمیداشت و از مرگ صدهاهزارنفر جلوگیری میشد.
با تشکیل دولت جهانی، ارز جهانی نیز شکل میگیرد و ریسکهای ارزی و سرمایهگذاری از میان میرود و اقتصاد جهانی، باعث توسعه و برابری و حذف تورم میشود.
در دولت جهانی، یک جامعه اخلاقی که با گونههای زیستی ما یکسان باشد، شکل میگیرد، جهانی که در آن همه از جایگاه اخلاقی یکسان و حقوق برابر برخوردار هستند. با توزیع جهانی منابع بهگونهای که هیچ کودک انسانی فاقد آن نباشد، عرصه برای رشد فردی و فرصتهای برابر زندگی، در دسترس تمام شهروندان جهان خواهد بود.
شایان گفته است: ایده و ارادهٔ امروز، واقعیت فردا را رقم میزند، ما درحالتوسعه سازمانی سرشار از ایده و طرح هستیم که اراده راسخمان، به حقیقت مبدل کردن رؤیاهایمان را تضمین میکند. آن چیزی که ما را به جلو میبرد، ایمان به راه و هدفمان است، هیچچیز نخواهد توانست ما را از راهمان وادارد و هر شکست را سنگ بنّای پیروزیهای آیندهمان خواهیم کرد.
تردید، اولین چیزی بود که با تأسیس سازمان، به خاک سپردیم. جهانشمول، سازمانی متعلق به آینده است، شاید ما نباشیم تا رسیدن به اهداف بنیادینی که برای قرنها برنامهریزی کردهایم را نظارهگر باشیم، اما مطمئن میشویم نسلهایی که تربیت خواهیم کرد، به تمام اهدافمان دست خواهند یافت و آرمان احرار را تا آخرین روز هستی دنبال کرده و در تمام جهان اشاعه میدهند.
در آیندهای دور، هنگامیکه بشریت در سیارات کهکشان پراکنده شود و سکنا گزیند، آن چیزی که صلح سیارهای را برقرار کرده و نظم و هماهنگی را سامان میدهد، جمهوری جهانئ خواهد بود که توسط سازمان برپاشده تا امنیت و صلح را در تمام سیارات مستحکم سازد و تأمین کند.
جهانشمول، با بهرهگیری از متدهای علمی، انواع احتمالات و وقایع مهم آینده را پیشبینی کرده و برای هرکدام مدلی طرح میکند و دستور کاری اختصاصی را اعمال خواهد کرد.
دپارتمان استراتژی سازمان، با برنامهریزی گسترده سعی میکند برای فرضیات انقراضی مختلف، مانند; جنگ جهانی، شیوع جهانی، فروپاشی نظم جهانی، تغییرات اقلیمی، برخورد سیارک، خطر هوش مصنوعی، حملات بیولوژیک و دیگر تهدیدات احتمالی آماده شود و پروژه نجات را طراحی کند. این برنامهریزی گسترده، نه فقط برای مقابله با تهدیدات، بلکه شامل نقشه راه رسیدن به اهداف بلندمدت، چگونگی رسیدن به تکامل بزرگ و نحوه مواجهه با رخدادهای گوناگون نیز میشود.
همچنین، ما برنامههای عظیمی برای نوآوری و تولید محصولات در نظر داریم که با بررسی نیاز بازار، جذب سرمایه موردنیاز و استخدام برترین متخصصان، خط تولیدمان را برای ارائه محصولات تکنولوژیک راهاندازی خواهیم کرد و به بازار جهانی گسترش خواهیم داد.
اهداف و آرمانهای جهانشمول، نیاز به جذب اصلحترین نیروها را برای کار در دپارتمانهای سازمان، ایجاد میکند. با راهاندازی پروسه پیشرفته عضویت، ما سالها در حال گلچین برگزیدگان و برگزاری انواع تستها و چالشها هستیم.
شایان نوشته؛ تا هنگامیکه کشورها برای داشتن ارتشی قویتر، سلاح و بمبها باهم در رقابت باشند و بخشی عظیم از درآمد کشور را صرف ارتش و سلاحهای کشتارجمعی کنند، خطر جنگ همیشه بالای سر جهانیان خواهد بود.
داشتن ارتشهای بزرگ و هزینههای نظامی از علتهای شروع جنگ میباشد، رقابت بر سر تسلیحات نظامی بین کشورها هیچوقت پایانی نخواهد داشت و تولید حجم عظیم سلاحها، بدون جنگ صرفه اقتصادی ندارد، بهاینعلت کشورها برای استفاده از سلاحهای خود که در آینده کاربردشان را از دست میدهند و به زباله تبدیل میشوند، بهسوی آغاز جنگ میروند تا از شر سلاحهای قدیمی راحت شوند.
برای دستیابی به صلح جهانی پایدار باید ارتشها محدودشده و مسئولیتشان به تأمین امنیت و صلح در منطقه خود تغییر یابد، با شکلگیری دولت جهانی، دیگر نیازی به ارتشهای جدا نخواهد بود و با کمرنگ شدن و بعد برداشته شدن مرزها دلیلی برای جنگ وجود نخواهد داشت، در جهانشمولیسم ارتش جهانی متشکل از تمام کشورها ایجاد میشود که وظیفهی آن دفاع از زمین و برقراری صلح و ثبات خواهد بود.
تحولات جهانی و جهانشمولیسم، کارکرد دولتها را تغییر خواهد داد و مفاهیم سنتی سیاست را به چالش میکشد، دولتها جدا از هم، توانایی رویارویی با چالشهای جدید را نخواهند داشت، اندیشههای جدید و پسامدرن باعث تغییر نگرشها به مفاهیم سنتی میشود، بازیگران جدیدی وارد عرصه سیاست خواهند شد و قدرت و ثروت از دولتها به ابرشرکت های چندملیتی منتقل میشود، تأثیرگذاری ابرشرکت ها بهمرور افزایش مییابد و از دولتها پیشی میگیرد، بخش عظیمی از مردم به استخدام این شرکتها درخواهند آمد و این باعث ساخت شهرهای شرکتی شده که کارمندان و کارخانههای یک شرکت را در خود جا میدهد، در آیندهی دورتر، به واسطه ی ثروت هنگفت و نیروی انسانی عظیم، حاکمیت کشورها به ابرشرکت ها تعلق خواهد گرفت; کشورهای که تمام مردم آن برای یک شرکت و سازمان کار خواهند کرد.
سوشیانت ادامه میدهد: روند جهانشمولیسم قرنها پیش با شکلگیری مراودات بینالمللی و تبادلات اقتصادی کشورها شروع شد و با گسترش ارتباطات، اختراع تلگراف، تلفن، تلویزیون، اینترنت و ماهواره به نقطه عطف تاریخی رسید، با وابستگی کشورها به یکدیگر، نیاز به تأسیس سازمانهای بینالمللی قوت گرفت و جامعه ملل برای برقراری صلح و روابط بینالمللی ساخته شد که با شروع جنگ جهانی دوم جامعه ملل کارایی خود را از دست داد و جهان در پی ایجاد نهادی دیگر که دولتها را گرد هم آورد و بدون جنگ اختلافات را حل کند رفت، با تأسیس سازمان ملل، جهانشمولیسم وارد مرحله جدیدی شد و تجارت جهانی، بانک جهانی، و ابر شرکت های چندملیتی، بشر را بیشازپیش بهسوی جهانشمولیسم سوق داد.
سازمان ملل باهدف جلوگیری از جنگ، ایجاد صلح، حل اختلافات، توسعه مشارکت جهانی، نظارت بر حقوق بشر و … تأسیس شد و دستاوردهای کلانی را بهدست آورد، اما باگذشت دههها و رشد جهانشمولیسم، بهتدریج کارایی سازمان کاسته شد و در برقراری صلح، مبارزه با فقر، توسعه کشورها و غیره شکست خورد، بعد از گذشت 77 سال از تأسیس سازمان ملل، فقر و سوءتغذیه میلیونها کودک را هرساله به کام مرگ میکشاند، بیش از نصف کشورها، توسعهنیافته هستند، جنگها ادامه دارد و کشورها به خاک یکدیگر تجاوز میکنند و از سازمان ملل کاری ساخته نیست، سلاحهای اتمی از زمان تأسیس سازمان ملل چند برابر شده و دولتها معاهدات را زیر پا میگذارند و سازمان در کنترل دولتها و برقراری صلح و امنیت ناتوان شده است.
با توسعه ارتباطات و جهانی که از همیشه کوچکتر شده، نیاز به سازمانی جهانی که بتواند صلح و امنیت را دوباره برقرار کند و دولتها را پاسخگو کرده و بهطور جدی با فقر و عقبماندگی مبارزه کند و جهان را بهسوی توسعه هدایت نماید از همیشه بیشتر حس میشود.
با ازکارافتادگی و ضعف سازمان ملل در حل معضلات جهانی، میرود تا تاریخ دوباره تکرار شود، همانطور که گفتم جامعه ملل که بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت، کارآمدی خود را از دست داد و در وظیفه خود شکست خورد که نتیجهاش مرگبارترین جنگ تاریخ بود، بعد از پایان جنگ دوم، سازمان ملل جایگزین جامعه ملل شد و اکنون این سازمان نیز در حال افول است و دیگر کارایی سابق را ندارد، زمان آن است که جایگزینی برای این سازمان در نظر گرفته شود، این اتفاق دیر یا زود رقم خواهد خورد، اما بشر تا هنگامیکه جنگ دیگر را نچشد، نیاز به این جایگزینی را حس نمیکند، اگر این تغییر بهموقع رخ دهد، جهان از خطر جنگ سوم نجات خواهد یافت، یک سازمان در دورهای از تاریخ میتواند نجاتدهنده باشد و در دورهای دیگر موجب نابودی شود، اگر قبل از جنگ دوم، سازمان ملل جایگزین جامعه ملل میشد، شاید هرگز جنگی رخ نمیداد، اکنون نیز اگر این سازمان تعویض نشود، جنگ سوم این استحاله را رقم میزند.
سازمان مایل به مذاکره و گفتگو با دولتهای جهانی و سازمان ملل برای تقویت همکاری و فعالیتهای مشترک بینالمللی و بشردوستانه است.
شورای جهانی سازمان جهانشمول بعد از ساخت مقر شورا و حصول منابع و ظرفیت کافی، از 195 کشور جهان دعوت میکند تا به عضویت این شورا درآیند و با پذیرش اساسنامه شورا از مزایای عضویت بهرهمند شوند.
در شورای جهانی سازمان جهانشمول، ساختاری بنیادین برای توسعه همکاری بینالمللی ایجاد میشود و تفاوت آن با سازمان ملل و مجمع عمومی در این است که در شورای جهانی تمام کشورها بهمثابه یک کل واحد درخواهند آمد و تمام تصمیمات و قراردادها در راستای منافع مشترک کل زمین خواهد بود و هیچ کشوری حق وتو و اعمال قدرت نخواهد داشت و کشورهای ثروتمند ظرفیتهای خود را در اختیار کشورهای دیگر میگذارند تا ملتهای جهان سوم بهسوی توسعه حرکت کنند و ثروت و منابع در تمام جهان عادلانه توزیع شود، اینگونه بسیاری از معضلهای جهان رفع میشود و رسیدن به جمهوری فدرال جهانی ممکن خواهد شد، کشورها میتوانند بدون ترس از مهاجرتهای گسترده، مرزهای خود را باز کنند و تجارت جهانی به اوج خود خواهد رسید و اقتصاد کشورها شکوفا میشود.
در جمهوری جهانی تمام ملل جهان با فرهنگ و نژادهای گوناگون همزیستی مسالمتآمیز، همکاری، تبادل اطلاعات و دانش و اتحادی بینظیر را در کنار یکدیگر تجربه خواهند کرد. همدستی و درهم تنیدگی شرکتها، سازمانها و دولتها در جمهوری جهانی مسبب ظهور عصر طلایی تکنولوژی و رسیدن به دستاوردهای علمی هنگفت میشود که از انحصار خارجشده و در اختیار تمام مردم جهان قرار میگیرد.